معنی واش سره - جستجوی لغت در جدول جو
واش سره
از توابع بندپی بابل
ادامه...
از توابع بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
واشره
(شِ رَ)
زن تیز و تنک کننده دندان. (از اقرب الموارد) (از آنندراج) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
ادامه...
زن تیز و تنک کننده دندان. (از اقرب الموارد) (از آنندراج) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویر با سره
با سره
ترشروی، اندوهگین
ادامه...
ترشروی، اندوهگین
فرهنگ لغت هوشیار
اون سره
آن را، آن یکی را، برای آن یکی
ادامه...
آن را، آن یکی را، برای آن یکی
فرهنگ گویش مازندرانی
تاش کره
کره اسب دوساله
ادامه...
کره اسب دوساله
فرهنگ گویش مازندرانی
چاک سره
از توابع دهستان لفور، نام مرتعی در لفور سوادکوه
ادامه...
از توابع دهستان لفور، نام مرتعی در لفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
خال سره
برگ درختان خشک شده که روی زمین را بپوشاند، خانه ی خاله
ادامه...
برگ درختان خشک شده که روی زمین را بپوشاند، خانه ی خاله
فرهنگ گویش مازندرانی
سواد سره
از توابع دهستان نرم آب دو سر ساری
ادامه...
از توابع دهستان نرم آب دو سر ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
واری سره
از مراتع لنگای عباس آباد
ادامه...
از مراتع لنگای عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
اش سر
مرتعی در مسیر مالروسی سنگان به کجور
ادامه...
مرتعی در مسیر مالروسی سنگان به کجور
فرهنگ گویش مازندرانی